استراتژي‌هاي پيشگيري از اعتياد

براي برنامه ريزي راههاي موثر در پيشگيري از اعتياد، ابتدا بايد علل و عوامل موثر در شروع مصرف و اعتياد به مواد را در نوجوانان و جوانان شناخت. عوامل ژنتيكي، شخصيتي، پسيكوپاتولوژيك،فارماكولوژيك، خانوادگي، محيطي و اجتماعي همگي دراتيولوژي سوء مصرف و اعتياد موثر هستند و عوامل متعدد درمقابل بايكديگر به سوء مصرف و سپس اعتياد منجر مي‌گردند.
براي انتخاب و به كارگيري مناسب استراتژي‌ها، دانستن نيازها و مشكلات و پتانسيل‌ها و توانائي‌هاي اجتماعي ضروري است. اجراي هربرنامة پيشگيري به شناخت دقيق منطقه،‌بررسي كامل وضعيت بهداشتي و روان شناختي و بررسي‌هاي همه گيرشناسي بستگي دارد تا به اين وسيله عوامل موثر بر مصرف مواد آشكار شود. به عنوان مثال، بايد شايع ترين نوع مادة مصرف و گروه سني افراد در معرض خطر، موقعيت‌ها و محل‌هاي مصرف، باورهاي نادرست وعوامل مخاطره آميز، امكانات و منابع موجود را شناخت و براساس آن مدل فعاليت‌هاي پيشگيري را تعيين نمود. تحقيقات نشان داده اند كه نمي‌توان يك روش واحد را به عنوان بهترين روش براي همه افراد و گروه‌ها انتخاب نمود. بهره گيري از استراتژي‌هاي مختلف براي تاثير برشيوع اعتياد ضروري است زيرا عوامل متفاوتي در ايجاد اعتياد موثرند.
مهمترين استراتژهاي پيشگيري از اعتياد كه درجهان از آنها استفاده مي‌شود عبارتند از :
1- آگاه سازي افراد در مورد خطرات و مضرات مواد
2- افزايش مهارت‌هاي زندگي مانند مهارت تصميم گيري، حل مسأله، ارتباطات اجتماعي
3- تقويت فعاليت‌هاي جايگزين به جاي مواد براي ارضاي نيازهاي رواني اجتماعي نوجوانان وجوانان
4- مشاوره و مداخلة حين بحران، دربحران‌هاي مختلف در طول زندگي
5- ارتقاء فرهنگي و مذهبي
6- تقويت قوانين و مقررات مبارزه با مواد
7- درمان معتادان براي جلوگيري از سرايت اعتياد
استراتژيهاي فوق در قالب فعاليت‌هاي زير مورد بحث قرار مي‌گيرند:
1- فعاليت‌هاي متمركز برفرد
2- فعاليت‌هاي متمركز برآموزش و آگاه سازي والدين
3- فعاليت‌هاي متمركز برمعلمان ومدرسه
4- فعاليت‌هاي پيشگيري بااستفاده از رسانه‌ها
5- فعاليت‌هاي پيشگيري از طريق محلهاي كار و مكان‌هاي تجمع
6- فعاليت‌هاي پيشگيري با استفاده از شبكة مراقبت‌هاي بهداشتي اوليه
7- وضع واجراي قوانين و مقررات

فعاليت‌هاي متمركز برفرد

مخاطره آميز ترين دوران زندگي از نظر ابتلا به سوء مصرف مواد، دوره ی بلوغ و نوجواني است. فرايند بلوغ يكي از بحراني ترين دوره‌هاي زندگي هر فرد مي‌باشد به طوري كه اين دوران، دوران طوفان و فشار خوانده شده است. باظهور بلوغ، مرحلة نوجواني آغاز مي‌شود. نوجواني دورة انتقال (Transition) است. دوره اي كه فرد قبل از اين كه خود را بيابد دچار اختلال يا اغتشاش در نقش خود (Role Confusion) و بحران هويت (Identity Crisis) مي‌گردد. فردي كه قبل از اين به عنوان كودك به خوبي ايفاي نقش مي‌كرد، دربرخي از ابعاد تلاش مي‌نمايد نقش يك فرد بالغ را ايفا نمايد. دراين دوره نوجوان در وضعيتي بين دو مرحلة كودكي و بزرگسالي قرار گرفته و زيرفشار و انتظارات اين وضعيت قرار دارد.
ازطرف ديگر، تغييرات سريع جسماني نوجوان سبب مي‌شود تا احساس نامتناسب بودن نمايد. اين تغييرات فيزيكي منجر به اختلال تصوير فرد از خود (self image) مي‌شود. اين تصويرذهني با تصويري كه فرد ازخود در آئينه مي‌بيند متفاوت است وشامل درك فرد از وضعيت جسماني خود مي‌باشد.
بنابراين، تحول بلوغ و نوجواني، تصويرذهني نوجوان از جسم و هويت شخصي اش را تهديد مي‌كند. نوجوان، در نظر گرفتن تجربيات گذشته وقبول تحولات بلوغ، هويت خويش را از نو بازسازي مي‌كند. حتي مخالفت وستيز نوجوان باوالدين و عصيان دربرابر ارزش‌ها و قدرت‌ها ودخالت‌هاي ديگران، براي تثبيت هويت وجدا نمودن هويت خويش از سايرين است.
اين عوامل يعني اغتشاش نقش و نياز به ايفاي نقش به عنوان يك فرد بالغ، ‌اختلال در تصوير فرد از خود و نياز به پذيرفته شدن از طرف دوستان و استقلال،‌نوجوان را به رفتارهائي مانند سيگار كشيدن ياسوی ‌مصرف مواد ديگر سوق مي‌دهد.
استراتژي‌هايي كه اطلاعات،نگرش‌ها و رفتار كودكان و نوجوانان در مورد مواد و مهارت‌هاي تطابقي و اجتماي و نيازهاي آنان را مورد هدف قرار مي‌دهند، درحقيقت شايع ترين روش‌هاي پيشگيري هستند.

الف ـ دادن اطلاعات در مورد مضرات مصرف مواد:

اين برنامه براين باور استوار است كه مصرف مواد به دليل فقدان آگاهي صحيح از زيان‌هاي مصرف مواد صورت مي‌گيرد. اگر چه مطالعات نشان داده اند كه استفاده از اين روش به تنهایي تاثير چنداني دركاهش اعتياد ندارد، با اين حال مي‌بايست همواره به عنوان يكي از ( راه‌هاي اصلي مداخله دربرنامه‌هاي جامع پيشگيري، مورد استفاده قرار گيرد.)
ب ـ تاثير برارزش‌ها و نگرش‌ها ( تغيير نگرش‌هاي مثبت و تثبيت نگرش‌هاي منفي نسبت به مصرف مواد مخدر:
نگرش‌ها (attitudes) عبارتند از باورهاي فرد درمورد نتيجه و عاقبت هركار و ارزشي كه فرد براي اين نتيجه قایل است. نگرش‌ها دلايل منطقي بروز رفتارهاي هر فرد خاص مي‌باشند. بديهي است كه قبل از شروع فعاليت‌هاي پيشگيري، مطالعه وشناخت باورها و نورم‌هاي هراجتماع اهميت بسياري دارد. مطالعات ثابت كرده اند كه افرادي كه نسبت به مواد نگرش‌ها و باورهاي مثبت دارند احتمال مصرف و اعتيادشان بيشتر از كساني است كه نگرش‌هاي خنثي يا منفي دارند. ليكن تغيير ياايجاد نگرش‌هایي كه به طور طولاني باقي بمانند كارآساني نيست. تقويت نگرش‌هاي منفي يا تغييرنگرش‌ها از خنثي به منفي آسانتر از تغييرنگرش مثبت به منفي است.
متاسفانه اغلب برنامه‌هاي آگاه سازي از مدارس شروع مي‌شوند درحالي كه كودكان را بايد از سنين كوچكتر كه هنوز باورهايشان به طور كامل شكل نگرفته است مورد هدف قرا داد. نگرش‌ها و ارزش‌هایي كه برپيشگيري از سوء مصرف مواد موثرند عبارتند از:
ـ ارزش‌هاي مذهبي
ـ اولويت دادن به ارزش‌هاي اجتماعي (Social values) به جاي ارزش‌هاي شخصي و فردي (personal values)
ـ ارزش حس مسئوليت فردي
ـ ارزش سلامت فردي
ـ هرمصرفي ممكن است منجر به اعتياد شود.
ـ‌ عادي نبودن مصرف مواد
ـ استفاده از ارزش دادن نوجوانان به ظاهر خود و پذيرفته شدن از طرف ديگران
ـ قابل اعتماد نبودن افراد معتاد

پ ـ آموزش مهارت‌هاي اجتماعي و تطابق با استرس‌ها

مهارتهاي اجتماعي يعني «توانایي انطباق كافي در روابط بين فردي». اين روش برتئوري يادگيري اجتماعي (social learning Theory) استوار است. براساس اين تئوري، يادگيري اجتماعي باتقويت‌هاي مثبت و منفي كه فرد در نتيجة رفتار خود كسب مي‌كند و مشاهدة رفتار ديگران و عواقب آن شكل مي‌گيرد. به تدريج فرد توانایي پيش بيني عواقب رفتار خود و نگرش ديگران را در مورد رفتار خود كسب مي‌نمايد. اين توانایي موجب تنظيم رفتار و دروني كردن تشويق‌ها و تنبيه‌ها و درنتيجه تغيير آن مي‌شود. مطالعات مختلف نشان داده اند كه آموزش مهارت‌هاي اجتماعي ميزان سوء مصرف مواد ورفتارهاي وابسته به آن مانند پرخاشگري، انزوا، فرار از مدرسه وخانه و سرقت را كاهش مي‌دهد. برخي از مهارت‌هاي اجتماعي كه كسب آن در پيشگيري از اعتياد اهميت دارد عبارتند از:
مهارت‌هاي ارتباطي (Communication skills)، توانایي اظهار نظر (assertiveness) توانائي مخالفت ورد كردن (rehearsal and resistance skills).
بهترين روش براي آموزش مهارت‌هاي اجتماعي استفاده ازتكنيك modeling مي‌باشد كه مبتني بر تئوري يادگيري اجتماعي است.
ت ـ آموزش مقاومت در مقابل فشار‌هاي دوستان:
ارتباط و دوستي با همسالاني كه مبتلا به سوئ مصرف مواد هستند،عامل مستعد كنندة قوي براي ابتلاي نوجوانان به اعتياد مي‌باشد. طبق نتايج حاصل از تحقيقات در بيش از 60 درصد موارد،‌اولين مصرف باتعارف دوستان و همسالان صورت مي‌گيرد. به خصوص همسالان درشروع مصرف سيگار و حشيش بسيار موثرند. براي خنثي نمودن تاثيرنگرش‌ها و فشارهاي دوستان، از آموزش مقاومت در مقابل فشار دوستان استفاده مي‌شود. درحال حاضر، ‌استفاده از اين روش بسيار متداول شده است،‌ وهمراه با روش ايجاد نگرش منفي نسبت به مواد به كار مي‌رود. مطالعات نشان داده اند كه استفاده ی هم زمان از اين دو روش ميزان بروز سوء مصرف مواد را كاهش داده و سن اولين مصرف را نيز به تاخير مي‌اندازد. با اين روش، به كودكان و نوجوانان مي‌آموزيم كه چگونه و با چه پاسخ‌هايا رفتارهایي خود را از موقعيت‌هاي ناراحت كننده اي كه در اثر فشار ديگران به وجود مي‌آيد،‌رها نمايند.
ث ـ‌ شناسائي افراد در معرض خطر و اقدامات لازم:
عوامل شخصيتي مختلفي بامصرف مواد در نوجوانان ارتباط دارند. از اين ميان، بروز برخي از صفات بيشتر نشان دهندة‌ احتمال اعتياد فرد در آينده هستند وبه طور كلي فردي را تصوير مي‌كشد كه با ارزش‌ها يا ساختارهاي اجتماعي (مانند خانواده، مدرسه، مذهب) ‌پيوندي ندارد. اين صفات عبارتنداز: كمبود اعتماد به نفس،‌طغيان گري،‌عدم پذيرش ارزش‌هاي سنتي، تمايل شديد به كسب هيجان،‌تمايل شديد به انحراف،مقاومت درمقابل قدرت، نياز به شديد استقلال، احساس عدم كنترل بر زندگي خود. علاوه برموارد فوق شواهد مختلفي از استعداد ارثي ابتلا به اعتياد وجود دارد.
برخي از اوقات فرد هنگام روبرو شدن با استرس‌هاي گوناگون درمعرض خطر قرار مي‌گيرند.
انواع استرس‌ها عبارتند از :
ـ حوادث مهم زندگي
ـ مشكلات روزمره

ج ـ ارضاي نيازهاي اجتماعي و رواني نوجوانان

چ- ‌الگوبخشي و آموزش از طريق همسالان

فعاليت‌هاي پيشگيري متمركز بر آموزش و آگاه سازي والدين

كودكان بيش از همه از والدين خود تاثير مي‌پذيرند. آگاه سازي والدين يكي از مهم ترين بخش‌هاي موثر در هر برنامة‌ پيشگيري از اعتياد مي‌باشد. برخلاف نوجوانان كه معمولاً شيوع مصرف را بيش از حد واقعي آن فرض مي‌كنند، مطالعات مختلف نشان داده‌اند كه همواره والدين ميزان شيوع سوء مصرف مواد را كمتر از ميزان و اقعي آن تخمين مي‌زنند و درنتيجه خطر آن را نيز احساس نمي‌كنند و اغلب باور ندارند كه اين مشكل براي فرزندان آنها نيز ممكن است پيش بيايد.
درابتدا والدين بايد از خطر اعتياد آگاه شده و در مورد پيشگيري از آن احساس مسئوليت نمايند.
اين آگاه سازي مي‌بايست به طور مكرر از راه‌هاي مختلف مانند خواندن كتاب، جزوه، روزنامه، ‌شركت در جلسات مشاوره، ‌سمينار، پيوستن به تشكيلات والدين انجام شود. آگاه سازي والدين شامل ابعاد مختلف مي‌باشد كه به آنها اشاره مي‌شود:
الف ـ آموزش اطلاعات لازم در مورد مواد
ب ـ افزايش مهارت لازم براي ساختن پيوندهاي قوي خانوادگي
ـ برقراري ارتباط صميمانه با كودكان
ـ بالابردن اعتماد به نفس
ـ ايجاد سيستم ارزشي قوي
پ ـ وضع مقررات واضح درخانواده
ت ـ آموزش الگوي خوب بودن
ث ـ تشويق فعاليت‌هاي سالم و خلاق
ج ـ‌ ترغيب تشكيلات و الدين

اجراي فعاليت‌هاي پيشگيري از طريق مدرسه ومعلمان

ساختار مدرسه دربرنامه‌هاي وسيع پيشگيري سهم به سزائي دارد. هزينة ملاحظاتي كه از طريق مدرسه صورت مي‌گيرند نسبتاً كمتر است. همراهي مدرسه در برنامه‌هاي جامع اجتماعي موجب مي‌شود تا پيام‌ها، ارزش‌ها و نگرش‌هاي واحدي به نوجوانان منتقل شود. هنگامي كه از ساختار مدرسه درعمليات پيشگيري استفاده مي‌شود، نمي‌توان تنها افرادي را كه بيشتر درمعرض خطر هستند (‌مانند كساني كه داراي صفات شخصيتي مستعد كننده مي‌باشند) تحت پوشش قرار داد، زيرا اين خطر وجود دارد كه به آنان مارك «داشتن پتانسيل اعتياد» زده شده و اين پيام به فرد داده شود كه «در آينده معتاد خواهي شد.»
الف ـ دخالت دادن والدين به روش‌هاي زير:
ـ برگزاري جلساتي براي آگاه كردن والدين از خطر مواد و دادن آموزش‌هاي لازم
ـ دادن جزوه‌ها يابروشورهاي آموزشي به والدين
ـ ترغيب والدين به شركت در تشكيلات والدين از طريق انجمن اولياء و مربيان براي ايفاي نقش‌هاي فعال تر
ب ـ برگزاري دوره‌هاي آموزشي يا روش‌هاي تغيير نگرش دانش آموزان
پ ـ وضع مقررات واضح دررابطه با مواد
ت ـ ‌ايجاد امكانات مشاوره ودرمان
ث ـ آگاه سازي معلمان
ج ـ اصلاح روش تدريس و برخورد بادانش آموزان
چ ـ آموزش مهارتهاي ارجاع دادن
ح ـ استفاده از معلمان براي آموزش اطلاعات
فعاليت ‌هاي پيشگيري با استفاده از رسانه‌ها
رسانه‌ها در شكل دادن و تقويت هنجارهاي اجتماعي بسيار اهميت دارند. از اين ميان،‌راديو و تلويزيون نفوذ بيشتري دارند ولي نقش روزنامه‌ها و مجلات، پوسترها و آگهي‌هاي تبليغاتي را در ايجاد نگرش‌ها و ارزش‌ها نبايد ناديده گرفت. برنامه‌هاي پيشگيري كه از ساختار رسانه‌ها استفاده مي‌كنند، هنگامي موفقيت بيشتري خواهند داشت كه با استراتژي‌هاي ديگر همراه شوند، زيرا مطالعاتي كه بر تاثير رسانه‌ها شده، نشان داده اند كه اگرچه رسانه‌ها موجب افزايش آگاهي جمعيت هدف مي‌شوند، اما به تنهائي نمي‌توانند تغيير محسوسي در رفتار آنان ايجاد نمايند.
روش‌هایي كه در رسانه‌هاي مد نظر قرار مي‌گيرند عبارتند از:
الف ـ ارتباط با نويسندگان و كارگردانان
ب ـ استفاده از چهره‌هاي محبوب در رسانه‌ها
پ ـ استفاده از معتادان آسيب ديده در رسانه‌ها
ت ـ ‌استفاده از ساير روش‌هاي مكمل مانند جلسات بحث، نقد و تبادل نظر درمورد محتواي فيلم‌هاي نمايش داده شده و..
اجراي فعاليت‌هاي پيشگيري از طريق محل‌هاي كار و مكان‌هاي تجمع
سوء‌مصرف مواد، دربعضي از شاغلين و برخي از مكان‌هاي اشتغال شايع تر است، به همين دليل،‌بازدهي كار و سلامت كاركنان در معرض خطر قرار مي‌گيرد. مكان‌هایي كه كاركنان آن را جوانان تشكيل مي‌دهند( سرباز خانه‌ها، كارخانه‌ها، دانشگاهها و واحدهاي حمل ونقل) و فرايند كار با استرس بيشتري همراه است، مكان‌هاي مخاطره آميزي هستند كه به توجه بيشتري نياز داشته و در اولويت قرار دارند. استراتژي‌هاي پيشگيري از طريق محل كار عبارتند از:
الف ـ آگاه سازي مديران،مسئولان و كارفرمايان
ب ـ ايجاد امكانات مشاوره و درمان
پ ـ وضع واجراي قوانين مربوط به سوء مصرف، حمل يا فروش مواد
ت ـ آموزش و تقويت بهداشت عمومي‌
برنامه ريزي پيشگيري از اعتياد
مراحل تدوين يك برنامه پيشگيري از اعتياد عبارتند از :
1- سنجش نيازها (Needs assessment)
2- تعيين اهداف كلي پيشگيري (Development of goals)
3- تعيين اهداف عيني (Development of resources)
4- شناسایي منابع مورد نياز (Identification of resources)
5- شناسایي منابع مالي موجود (Identification of existing funding resources)
6- مشخص نمودن وظايف مديريت و راهبري (Assignment of leadership tasks)
7- اقدام (Implementation)
8 -ارزيابي (Evaluation)
9- بازبيني برنامه (program revision)
منبع:www.dchq.ir